معنی کامبوزیا پرتوی

حل جدول

کامبوزیا پرتوی

کارگردان فیلم کافه ترانزیت


فیلمی از کامبوزیا پرتوی

کافه ترانزیت ‏، گلنار، گربه آوازه خوان، بازی بزرگان

بازی بزرگان

کامیون، پرده، کافه ترانزیت، ننه لالا و فرزندانش، افسانه دو خواهر، گربه آوازخوان، گلنار


فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کامبوزیا پرتوی

افسانه دوخواهر


پرتوی نور

شعاع


فیلمی از کامبوزیا پرتویی

کافه ترانزیت

لغت نامه دهخدا

کامبوزیا

کامبوزیا. (اِ) قسمی ماهی که پشه ٔ مالاریا را خورد. (یادداشت مؤلف).


پرتوی

پرتوی. [پ َ ت ُ] (اِخ) شاعری ایرانی است. (قاموس الاعلام ج 2 ص 1495).

نام های ایرانی

کامبوزیا

پسرانه، گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

کامبوزیا پرتوی

705

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری